دیدم گلی را در باغ زیبا گفتم بچینم از بین گلها یک دفعه دیدم رویش شده زرد از ترس کندن گل گریه می کرد او را نکندم دیدم که شد شاد عطر تنش را آن گل به من داد ...
قللکم توی خونه عزيز و مهربونه دستاشو تکون ميده چقده خوش زبونه مثل زنگ تلفن منو صدا می کنه وقت تنهايی من به من نگاه می کنه قللکم سلام ميده وقتی منو می بينه دستاشو باز می کنه &nbs...
وز وز زنبوركم ببين دو بال كوچكم سر مي كشم به گلها به باغ و كوه و صحرا من روي گلها مي شينم براي گلها شيرينم از اين گلك پر مي كشم به آن گلك سر مي كشم شيره شيرين مي خورم شيره به كندو مي برم عسل دارم، كندو دارم شيرين دارم، خوشبو دارم خرسك دزد بي حيا سر مي كشه به كندوها ما دزدكو نيش مي زنيم به جونش آتيش مي زنيم عسل دارم، عسل، عسل خرس سيا كندو بغل ...