نیمانیما، تا این لحظه: 18 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره
کسراکسرا، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

نيما و كسرا

تولدت مبارک

  عزیز من, گل من تولدت مبارک قشنگ شدی, گل شدی شدی مثل عروسک عزیز من, گل من تولدت مبارک قشنگ شدی, گل شدی شدی مثل عروسک عزیز من, گل من تولدت مبارک رو سقف این اتاقه یه عالمه ستاره می خوان تولدت رو جشن بگیرن دوباره فشفشه های روشن بادبادک های رنگی تو دستامون می رقصن رقص به این قشنگی وقتشه که فوت کنی شمع ها رو خاموش کنی شادی و مهر رو کنی غم رو فراموش کنی نگاه ...
26 مهر 1390

تولدت مبارك

  كوچولوي نازنين دستات لطيف و كوچك لپات مثه بادكنك تولدت مبارك پارسال بودي 1ساله حالا شدي 2 ساله چندتا بهارو ديدي؟ چند تا خزون و ديدي؟      كوچولوي نازنين       تولدت مبارك                                                         ...
14 مهر 1390

خواب

دیشب خوابت رو دیدم چی دیدی ؟ دیدم که ماهی هستی تو حوض آبی هستی چه عالی گربه اومد تو رو برد سرپا نشست تو رو خورد چه بد شد خونت چکید تو باغچه جات در اومد یک غنچه چه عالی باد اومد و تو رو چید از روی غنچه دزدید   چه بد شد باد تو رو برد اون بالا   گذاشت میون ابر ها   چه عالی   ابر ها تو رو ندیدن   بارون شدن چکیدن   چه بد شد افتادی از   اون بالا  رو بوم خونه ما   چه عالی   دویدم و دویدم  ...
5 مرداد 1390

سيب خوشمزه

هاهاها هوهوهو باد آمد بادآمد درباغ سیب ما شاد آمد  شاد آمد این شاخه  آن شاخه لرزید از دست باد یك سیب خوش مزه درجوی آب افتاد آب، آن را شُرشُرشُر باخود تا صحرا برد یك گاو خال خالی آن را بو كرد و خورد   ...
15 تير 1390

اطو

دویدم و دویدم به یک اطو رسیدم گفتم چه دم درازی میای با من تو بازی اطو، دمش رو تاب داد با دست به من جواب داد خطر داره بازی با من نشو تو همبازی با من         تنم همیشه داغه یه چشم دارم چراغه پیف می کنم پاف می کنم پیرهنتو صاف می کنم اگه به من، یه روزی دست بزنی می سوزی ...
15 تير 1390

آفتاب مهتاب

           آفتاب مهتاب چه رنگه           چه قدر هر دو قشنگه   يكی روشنی روز           يكی نور شب افروز   يكی طلای زرده           يكی نقره سرده   يكی پرتو خورشيد           به روی خاك پاشيد   يكی از ماه زيبا           بتابد...
5 تير 1390