جوجه طلايي
جوجه جوجه طلايي
نوكت سرخ و حنايي
تخم خود راشكستي
چجوري بيرون جستي
گفتا جايم تنگ بود
ديوارش از سنگ بود
نه پنجره نه در داشت
نه كس ز من خبر داشت
دادم به خود يك تكان
مثل رستم پهلوان
تخم خود را شكستم
اينجوري بيرون جستم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی