ببين چقدر تميزم پيش همه عزيزم دستامو صابون زدم مسواک به دندون زدم اتو شده پيرهنم پر از گله دامنم شسته شده لباسم ميرم سر کلاسم دوستم دارن بچه ها ميگن پيش ما بيا ...
كلاغه روي ديوار صدا مي كرد قار و قار مي گفت خبرخبردار آمده فصل بهار هوا شده پاكِ پاك سبزه در آمد ازخاك برفها ديگه آب شدند چشمه ها پرآب شدند بهار و عيد نوروز آمده اند امروز با سبداي پرگل با لاله و با سنبل در این بهار زیبا دنیا شده باصفا ...
ماه قشنگ آسمون یه شب بیا به خونه مون از آسمون بپر پایین بدو بیا روی زمین بیا بشین کنار من قصه بگو برای من قصه ی یک ستاره که تا سحر بیداره یا اون ابر سیاهی که دوست داره بباره ماه قشنگ آسمون تو کی میای به خونه مون؟ یه شب میای می دونم منتظرت می مونم ...
یه روز یه آقا خرگوشه اومد دمه خونه موشه موشه دوید تو سوراخ خرگوشه گفت: آخ وایسا جونم کارت دارم من خرگوش بی آزارم کاریت ندارم از سوراخت بیا بیرون نمیخوای مهمون مادر موشه عاقل بود زنی باهوش و کامل بود نگاهی کرد به مهمون گفت به بچه موش: نترس جونم اون مهمونه خیلی خوب و مهربونه زود برو به اون سلام کن بیارش خونه ...
سوزن و یه قرقره تو دست یك مادره مادر من با تکه های کوچک می دوزه یه عروسک عروسکم مو داره چشم داره ابرو داره عروسکم چه خوشگله خدایا دوستش دارم قد تموم دنیا ...
زمستونه زمستونه وقت تگرگ و بارونه هوا شده خیلی سرد روی زمین پر از برف بخاری های روشن دلم میخواد دوباره برم به کودکستان مامان میگه عزیزم بپوش تو شال و کلاه ...
دوستای نازنینم من لیموی شیرینم با اینکه زرد رنگم دوای صد تا دردم من محصول شمالم رفیق پرتغالم آبدار و پر بارم من از همه بهترم من آبم پر از ویتامین گردم و نرم و شیرین اگه با من دوست بشین هیچوقت مریض نمیشین تو پائیز و زمستون میام به دیدارتون ...
خاله من رو صورتش یه عالمه خال داره از همونا که پینه دوز به روی هر بال داره می خوام به خاله ام بگم یواشکی یه روزی خاله جون خال خالی ام مثل یه پینه دوزی ...