من یک مار درازم خوش نقش و خوش نگارم می خزم روی زمین چون دست و پا ندارم روی تنم پر از خال پر از نقش و نگاره نگاه کنید بچه ها رنگای زیبا داره خداوند توانا این رنگارو کشیده نقش و نگار و رنگی به این خوبی کی دیده؟ ...
توی حیاط خونه یک کبوتر نشسته دارم اونو می بینم انگار بالش شکسته شاید یه بچه ی بد سنگی زده به بالش بالش وقتی شکسته بد شده خیلی حالش کبوتر بیچاره ! الهی برات بمیرم ! الان برای بالت یه کم دوا می گیرم بالت رو زود می بندم اینکه غصه نداره حالت خوبِ خوب میشه پر می کشی دوباره ...
حلزون خال خالی آی حلزون شاخکی ! کجا می ری یواشکی؟ جلو میری یواش و ریزه،ریزه پوست تنت چه نرم و خیس و لیزه خالهای دونه،دونه داری به روی پشت خود یه لونه داری ساکتی و خجالتی و تنها بمون توی باغچه خونه ما ...
حیوونا خیلی هستن وحشی و اهلی هستن گاو، بچه اش گوساله بز، بچه اش بزغاله گوسفند و میش و بره می چرند توی دره اسب و شتر تو صحرا بار می برند به هرجا روباه و شیر و پلنگ حیوونای رنگارنگ تو دشت وکوه و بیشه پیدا می شه همیشه ...
کی بود کی بود؟ یه صابون کوچیک موچیک گریه می کرد چیلیک چیلیک غصه می خورد همیشه می گفت چرا صابون بزرگ نمی شه هر روز دارم آب می خورم تَر می شم ولی کوچیک تر می شم رفتم پیشش نشستم براش یه خالی بستم گفتم من هم اون قدیما غول بودم مثل تو خنگول بودم کوچیک شدم که با تو بازی کنم سُرت بدم سُرسُره بازی کنم ...
بازم شادي و بوسه ، گلاي سرخ و ميخک ميگن کهنه نمي شه، تولدت مبارک تو اين روز طلايي، تو اومدي به دنيا و جود پاکت اومد، تو جمع خلوت ما تو تقويما نوشتيم تو اين ماه و تو اين روز از آسمون فرستاد خدا يه ماه زيبا يه کيک خيلي خوش طعم ،با چند تا شمع روشن يکي به نيت تو، يکي از طرف من الهي که هزارسال، همين جشنو بگيريم به خاطر و جودت، به افتخار بودن تو اين روز پر از عشق، تو با خنده شکفتي با يه گريه ي ساده، به دنيا بله گفتي ببين تو آسمونا، پر از نور و پرندس ...